جعفریان: روحیه و نشاطم را مدیون ادبیات پایداری هستم
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۰۷۷۱۸
گلستان جعفریان گفت: من جای درست خودم را پیدا کردم و امروز در آستانه ۵۰ سالگی، روحیه و نشاطم را مدیون ادبیات پایداری هستم. ادبیات پایداری به من آموخت زندگیات را خودت انتخاب کن و پای آن بمان. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، «عصری با زنان نویسنده» کانون بانوی فرهنگ با حضور گلستان جعفریان و سحر دانشور در حوزه هنری برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: پدرم معتقد بود که باید داستانهای واقعی را بخوانیم و شاید این بذر را در دل ما هم کاشت که سالها بعد من به حوزه پژوهش و نویسندگی ادبیات دفاع مقدس وارد شدم و روایتهای مستند زندگی قهرمانهای واقعی (شهدای دفاع مقدس) را به رشته تحریر درآوردم.
جعفریان درباره پیوند دانستن و نوشتن گفت: رسانههای ارتباط جمعی هم باعث رشد و هم مانع رشد نویسندگان نوقلم است. متأسفانه امروزه هنرجویان نویسندگی متوجه اهمیت مطالعه نیستند. گره این مشکل با خواندن و مطالعه حل میشود. من شخصاً ارتباط محدودی با فضای مجازی دارم و مطالعه و یادداشت روزانه بخشی از برنامههای روزانه من است. نوشتن صرفاً ردیف کردن کلمات بر سپیدی کاغذ نیست. نویسنده باید معماری داستاننویسی را بیاموزد تا با نگاهی جامع و چارچوبی درست بتواند به خلق اثر دست یابد و این اتفاق جز با خواندن آثار برجسته ادبیات امکانپذیر نیست.
این نویسنده تصریح کرد: از نظر من نویسنده در هر حوزهای که مشغول به قلمفرسایی است، باید حداقل 50 کتاب بهروز و بسیاری از کتب قدیمی را در حوزه فعالیتش خوانده باشد. خواندن و مطالعه در ذهن شما چرائی ایجاد میکند و هرچه ذهن بیشتر درگیر چرائی و چگونگی شود، بیشتر به دنبال جواب میرود و در این مسیر به رشد و کمال میرسد؛ حتی من معتقدم که خواندن، دغدغه نوشتن را در نویسنده بیدار نگه میدارد. اصلاً اگر بخواهم یک نمونه عینی از شخصیتهایی که کتاب خاطراتشان به دست من نگاشته شده، مثال بزنم، شهید حسن آبشناسان شاهد مثال است. شهیدی که 30 سال در خدمت ارتش حکومت طاغوت بود و در ایام بازنشستگیاش، جنگ تحمیلی شروع شد و او نسبت به حفظ میهنش احساس وظیفه کرد و به کردستان رفت و عاشق منش مسیح کردستان، شهید محمد بروجردی شد و به قول همسرش از یک ارتشی صرف تبدیل شد به یک عارف تمام، که دیگر پایش در زمین بند نبود و ره 100 ساله را یک شبه پیمود و روح بلندش به آسمان پرکشید.
انتقاد برنده نوبل از تبعیض جنسی در رسانههای فرانسهمن منتقد آثار سابق خودم هستم
جعفریان در ادامه اظهار داشت: من بعد از مشاهده کتابخانه شهید آبشناسان و پژوهش درباره روند تغییر و رشد ایشان فهمیدم، این نگاه متفاوت را در یک سیر مطالعاتی کسب کرده و اینطور نویسنده از اثر پی به مؤثر میبرد.
وی خاطرنشان کرد: شاید دیگران مرا با کتابهای «از چنده لا تا جنگ» و «چهار فصل کوچ» بشناسند، اما من دوست دارم با کتابهای معاصرم شناخته شوم. من امروز منتقد آثار سابق خودم هستم. شاید اگر بینش و نگاه امروزم را در گذشته داشتم با سبک و سیاق فعلیام آنها را مینوشتم. من امروز دیگر در آثارم در پی الگودادن نیستم، چرا که تکتک شخصیتهای داستانهای من یک الگوی تمام و کمال هستند که نیازی به الگوسازی من ندارند، من تنها آنها را همانگونه که بودند یا هستند به تصویر میکشم. مثلاً منیژه لشکری همسر آزاده خلبان حسین لشکری، در کتاب «روزهای بی آینه» که 18 سال دوری همسرش را در ایام اسارت ایشان تحمل کرده، برای من یک الگوی تمامعیار است. مثلاً آزاده مهدی طحانیان در کتاب «همه سیزده سالگیام» نوجوان 13 سالهای که در اسارت به خبرنگار هندی گفته بود تا حجاب بر سر نگذاری با تو مصاحبه نمیکنم، برای من یک الگوی تمامعیار است. بروید این کتاب را بخوانید و ببینید چهطور دشمن سعی میکرد با پیشنهادات اغواگرانه او را به دام بکشاند و هیبت معنوی و مقدسش را بشکند و او 9 سال تمام در اسارت با نفس خود جنگید و در برابر دشمن مقاومت کرد.
چرا داستان نویسان زن جهان عرب، صحنه را از آن خود کردهاند؟جعفریان در پاسخ به این سؤال که آیا جنسیت نویسنده در نوع نگاه او تأثیر دارد گفت: نویسنده باید از مرزهای جنسیت و نگاهها جنسیتی فاصله بگیرد و با یک نگاه جامع انسانی به خلق اثر بپردازد. بهنظر من اگر نویسنده رشد کرده و به نگاه کاملی رسیده باشد از این مرزها عبور میکند و هیچ محدودیتی نمیتواند او را به چالش بکشد. درست است که ما زن شرقی هستیم و نگاه زن شرقی در افعال و زندگی ما جاری است، اما بهتر است در نویسندگی از جسم و جنسیت فاصله بگیریم و فارغ از اینها با نگاهی عالی جهان داستانهایمان را خلق کنیم. من خانم اوریانا فالاچی را مثال میزنم. او هم یک زن نویسنده است که هیچگاه جنسیتش مانع و سدی در برابر او نبوده. بروید ببینید که چگونه شاه در مصاحبه با فالاچی کلافه و مستأصل میشود و چگونه یک زن او را به چالش میکشد. من به عنوان یک زن، سالهاست در حوزه ادبیات پایداری فعالیت دارم و تا امروز هیچ مانعی را در برابرم احساس نکردهام.
گلستان جعفریان در پایان خطاب به جمع هنرجویان کانون ادبی بانوی فرهنگ گفت: توصیهام به هنرجویان نویسندگی این است که به دنبال دغدغه و علاقهتان بروید و جای خود را در ادبیات پیدا کنید. مثلاً علاقه من در ادبیات پایداری، داستانهای اسارت و اصطلاحاً ادبیات بازداشتگاه با تکنیک خاطرهنگاری است. من جای درست خودم را پیدا کردم و امروز در آستانه 50 سالگی، روحیه و نشاطم را مدیون ادبیات پایداری هستم. ادبیات پایداری به من آموخت زندگیات را خودت انتخاب کن و پای آن بمان. شما هم اگر در جای درست خود بایستید، راه موفقیت را پیش رویتان خواهید دید.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: ادبیات نوجوان ادبیات جنگ ادبیات داستانی ادبیات نوجوان ادبیات جنگ ادبیات داستانی ادبیات پایداری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۰۷۷۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بدرود آقای پل استر
پل استر، نویسنده آمریکایی روز ۳۰ آوریل ۲۰۲۴ در نیویورک و بر اثر سرطان درگذشت. او متولد ۱۹۴۷ در نیوجرسی، فارغالتحصیل رشته ادبیات از دانشگاه کلمبیا و از نویسندگان محبوب ایرانیان بود.
محبوبیت پل استر در ایران با انتشار ترجمه رمان «سهگانه نیویورک» آغاز شد/ عکس: تصویر روی جلد کتاب سهگانهی نیویورک
محبوبیت پل استر در ایران با انتشار ترجمه رمان «سهگانه نیویورک» آغاز شد، مخاطب فارسیزبان به مخاطبان نزدیک به ۴۰ کشور دیگر دنیا افزوده شد و دیری نگذشت که تب استر خوانی به کتابخوانهای ایرانی سرایت کرد. سه ناشر به طور همزمان ترجمههایش را منتشر میکردند تا زمانی که نشر افق کپیرایت (حق چاپ و انتشار) آثار استر در ایران را خرید و به ناشر رسمی آثار این نویسنده در ایران بدل شد.
شخصیت استر نیز در به وجود آمدن این محبوبیت دخیل بود. او از معدود نویسندگانی است که در اوایل دهه هشتاد با نشریات ایرانی گفتگو کرد و از علاقه به مخاطب ایرانی خود سخن گفت.
،در آثار استر ترکیبی از تفکرات روانشناختی و رگههایی از پوچگرایی را میتوان پیدا کرد/عکس: تصویر روی جلد کتاب «سفر در اتاق تحریر»
پل استر جنایی و پلیسینویس نبود و سانتیمانتالیسم در آثارش دیده نمیشد. او در عین ارائه نثری منحصربهفرد، ردپای ژانر جنایی و کارآگاهی را به رمان پستمدرن گشود. نثر او همواره به تعلیق، مفاهیم فلسفی، پرسشگری در باب مسائل بیپاسخ انسان معاصر آغشته است.
ترکیبی از تفکرات روانشناختی و رگههایی از پوچگرایی را نیز میتوان در آثارش یافت که بخشی از آنها برگرفته از زندگی واقعی خود اوست. به غیر از «بخور و نمیر» و «اختراع انزوا»، رمان پستمدرنیستی «سفر در اتاق تحریر» آشکارا نمونه این جنبه از سبک نوشتاری اوست که خود استر در گفتگویی اشاره میکند: «گویی پیرمرد داستان خود اوست که شخصیتهای سایر کتابها و داستانهای قبلیاش به سراغش آمدهاند و درحالیکه خود را دربرابر آنها بیدفاع میبیند، باید دربرابر سرنوشتی که برایشان رقم زده است به آنها پاسخگو باشد».
نخستین بار سال گذشته سیری هاستودت، همسر و نویسنده همکارش اعلام کرد که پزشکان تشخیص دادهاند استر به سرطان مبتلا شده است
عکس: سالن کنسرت نایت در ۲۱ فوریه ۲۰۱۷در میامی، فلوریدا
استر در فیلمسازی نیز طبع آزموده و دو فیلم را در کارنامه حرفهای خود دارد. رسانهها غالبا او را سوپراستار ادبی و از فوقالعادهترین نویسندگان آمریکایی نامیدهاند.
از پل استر به فارسی کتابهای بخور و نمیر (دست به دهان)، کشور آخرینها، کتاب اوهام، شهر شیشهای، مون پالاس، اختراع انزوا، هیولا و… را خواندهایم. هرچند برخی آثار متاخر او در ایران امکان ترجمه و انتشار پیدا نکرد اما الهامبخش بسیاری از نویسندگان و داستاننویسان بود و افراد زیادی را به سوی رمان خواندن سوق داد.
روزنامه نیویورک تایمز سهشنبه، ۱۱ اردیبهشت به نقل از یکی از دوستان استر نوشت که او در خانهاش در بروکلین نیویورک درگذشت.
نخستین بار سال گذشته سیری هاستودت، همسر و نویسنده همکارش اعلام کرد که پزشکان تشخیص دادهاند به سرطان مبتلا شده است.
او دنیای بدون قصه را باور نداشت و تخیل را بخشی از واقعیت میدانست، و نویسندگی را «جنونی» توصیف کرد که «در جوانی به جان بعضیها میافتد و اگر آدم این بیماری نباشند رهایشان میکند».
طی دو دهه اخیر کمتر نویسنده آمریکایی در ایران به شهرت و محبوبیت استر رسیده است. میتوانم به جرات او را نویسندهای سیاسی بنامم که به غیر از موضعگیریهای صریح کلامی در باب موضوعات سیاسی روز دنیا، آثار مکتوب خود را نیز از این حیث بینصیب نگذاشته است.
بدرود آقای پل استر و برای تمام روایتهایی که برایمان ساختید، سپاسگزاریم
«سانست پارک» یکی از سیاسیترین رمانهای اوست که در آن به غیر از پرداختن به تبعات انتخاب فردی نظیر اوباما در آمریکا، به موضوع سانسور آثار نویسندگان و تهدید و حبس آنها نیز پرداخته است.
او در سال ۲۰۱۷ رهبری اپوزوسیون نویسندگان علیه «دونالد ترامپ» و مدیریت گروه دفاع از آزادی بیان را در مرکز «پن» آمریکا بر عهده گرفت.
استر در کتاب سانست پارک نوشت: «در فکر نوشتن مقالهای هستم، درباره اتفاقهایی که نمیافتد، زندگیهایی که سر نمیگیرد، و دنیاهای سایهواری که درست به موازات دنیایی که واقعی میپنداریم درگذر است.»
بدرود آقای پل استر و برای تمام روایتهایی که برایمان ساختید، سپاسگزاریم.
نویسنده: مهسا ملکمرزبان؛ مترجم/ منبع: بی بی سی
کانال عصر ایران در تلگرام